مقابله با بی انگیزگی، بی انگیزگی را نباید با تنبلی اشتباه گرفت. از خصوصیات بی انگیزگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: عدم وجود یا سرکوب شور، احساس، هیجان، علاقه یا نگرانی. علت اصلی آن اغلب چند وجهی است و گره گشایی از آن دشوار است. شاید با شکست مداوم، طرد بی امان روبرو شده باشید یا احساس کنید که دائماً به زمین رانده میشوید. تحقیق در دلایل رفتارهای خود و طراحی و اجرای طرحی برای تغییر، تحرکی را برای دستیابی به زندگی مورد نظر ایجاد میکند.
ما باید راههای مقابله با بی انگیزگی را پیدا کنیم و انگیزه لازم را برای خودمان ایجاد کنیم.
تحلیل رفتار برای مقابله با بی انگیزگی
- اولین رفتار برای مقابله با بی انگیزگی، شکستن چرخه است. اول و مهمترین قدم، شما باید تصمیم بگیرید که چرخه بی انگیزگی را بشکنید. اگر افکار شما بطور مداوم شما را به سمت بی تحرکی و ناتوانی سوق میدهد، زمان تولید افکار منفی. بی انگیزگی فرا رسیده است. تمام افکار و اقدامات شما باید بر بازگرداندن قدرت شما و یادگیری نحوه جلوگیری از فلج جسمی و عاطفی ناشی از آن باشد.
در فعالیتهایی شرکت کنید که ایده ایجاد میکند و این باور را تقویت میکند که شما قدرت دارید و میتوانید کارهای جدیدی انجام دهید. به عنوان مثال، چیزی به سادگی تمیز کردن محل زندگی شما به شما نشان میدهد که میتوانید وضعیت خود را بهبود ببخشید.
علائم و دلایل بی تفاوتی را باید درک کرد. بی علاقگی میتواند در رفتار شما از راههایی مانند از دست دادن علاقه، نگرانی و اشتیاق برای بسیاری از چیزهای زندگی بروز کند.
خوشبختی، اتفاقی نیست که قرار باشد اتفاق بیفتد، و جایی نیست که شما به آنجا برسید و بتوانید فکر کنید به خوشبختی رسیده ایدخوشبختی یک انتخاب و یک تمرین است.
- علت اصلی بی انگیزگی خود را شناسایی کنید و راه مقابله با این بی انگیزگی را شناسایی کنید. چند راه مقابله با بی انگیزگی وجود دارد؟ آیا با عدم موفقیت زیادی روبرو شده اید؟ آیا این اعتقاد در شما به وجود آمده است که هیچ کس به حرفهای شما گوش نمی دهد؟ آیا به سطح خاصی از تحصیلات، شغل یا موقعیت اجتماعی نرسیده اید و فکر نمی کنید که هرگز به آن برسید؟ آیا جایی در سیستم بدنی خود عدم تعادل دارید؟ فقط شما میتوانید به این سالات پاسخ دهید.
ممکن است دلایل فیزیولوژیکی، روانشناختی یا جامعه شناختی وجود داشته باشد که به طور منفرد یا جمعی باعث ایجاد یا کمک به این مشکل شوند.
برای رد بیماریهایی مانند بیماری تیروئید، عدم تعادل هورمونی و سایر شرایط، از یک پزشک بخواهید که آزمایشات خون را انجام دهد. بی انگیزگی علامت بسیاری از بیماریهای دیگر است که میتواند رفع و درمان شود.
از پزشک سنتی بخواهید تا مشکلاتی را که پزشک عمومی به آنها توجه نمی کند، برطرف کند. پزشکان سنتی رویکرد جامع تری را به مراقبتهای بهداشتی اتخاذ میکند، که میتواند یک افزودنی موثر برای مراقبتهای پزشکی باشد. این پزشکان عوامل شیمیایی که ممکن است باعث بی انگیزگی شود را برطرف می کند.
- به صحبتهای خانواده و دوستان خود گوش فرا دهید. اگر به خوبی صحبتهای خانواده و دوستانتان را گوش کنید متوجه میشوید. آنها سعی میکنند “به شما کمک کنند” تا انگیزه پیدا کنید. آنها متوجه شده اند که برای شما مشکلی ایجاد شده است. از دید دیگران، بی انگیزگی شما ممکن است به عنوان یک تنبلی تلقی شود. شما میدانید که این اشتباه است، اما در واقع از آنچه احساس میکنید مطمئن نیستید.
وقتی در مارپیچ بی انگیزگی حبس میشوید، مقابله با صحبتهای دیگران میتواند وسوسه انگیز باشد و بخواهید در مقابل افرادی که به شما کمک میکنند عقب بروید. گوش دادن به خانواده و دوستان روشی است که شما میتوانند برای مقابله با بی انگیزگی از آن استفاده کنید.
گوش دادن را یاد بگیرید زیرا مردم نگران شما هستند. شما تصمیم میگیرید که از توصیههای آنها استفاده کنید یا نکنید، حداقل سعی کنید آنها را بشنوید.
سخت است که به اشتباه به تنبلی متهم شوید، به ویژه هنگامی که نمی دانید چگونه از چاله ای که در آن قرار دارید خارج شوید. میتوانید بگویید، “من میدانم که ممکن است به نظر من تنبل باشد، اما با تمام صداقت من فقط احساس خوبی ندارم. میخواهم بفهمم این چیست تا بتوانم احساس بهتری داشته باشم. ”
- انزوای خود را بررسی کنید. آیا بیشتر روز خود را با کمترین و بدون هیچ گونه ارتباطی با دیگران صرف میکنید؟ صرف کل روز فقط با افکار خود درک شما از زندگی و جهان را محدود میکند. اگر افکار منفی دارید، در آخر کل روز را در یک فضای منفی میگذرانید.
وقت بیشتری را با دوستان نزدیک و خانواده خود سپری کنید. اجازه ندهید خود را از دیگران جدا کنید. تعادل بین زمان تنها و زمانی را که در موقعیتهای اجتماعی میگذرانید برقرار کنید. به خودتان اجازه دهید در موقعیتهای اجتماعی احساس ناراحتی کنید. طبیعی است انجام هر کار جدید به طور فزاینده ای با تمرین راحت تر میشود. این راه مقابله با بی انگیزگی بسیار مفید است و شما را به خوبی از چرخه بی انگیزگی خارج میکند.
در حالی که معاشرت مهم است، اما با افرادی که دوستشان ندارید وقت نگذارید. اگر تمایل دارید که در اطراف افراد خاصی به افسردگی و بی علاقگی کشیده شوید، در عوض با افرادی که از بودن در کنار آنها لذت میبرید، همراه شوید.
- تشخیص دهید که به طور ناعادلانه خود را با دیگران مقایسه میکنید. بی انگیزگی غالباً با احساس عدم لیاقت در ارتباط است و میتواند با مقایسه مداوم با دیگران بدتر شود. تمرکز خود را بر روی ساختن خود بگذارید تا اینکه خود را از بین ببرید زیرا فکر میکنید کسی موفق تر، زیبا تر یا با استعدادتر است.
اجازه ندهید بی انگیزگی مانع تلاش، مراقبت و تعامل با جهان و علایق شما شود. شما در راه منحصر به فرد خود موفق، زیبا و با استعداد هستید.
- مواردی را که قبلاً از آنها لذت میبردید بررسی کنید. به خود یادآوری کنید چه کاری از انجام آن لذت میبرید. لیستی از شادیهای خود را در گذشته ایجاد کنید. وقتی احساس بی انگیزگی میکنید، شروع به از دست دادن ارتباط با چیزهایی میکنید که روزگاری باعث شادی شما شده اند. حتی ممکن است یادآوری آنچه در گذشته باعث هیجان شما میشود دشوار باشد. بنشینید و لیستی از آن موارد تهیه کنید. لیست را در مکانی نگه دارید که بتوانید آن را مشاهده کنید. بهترین راه مقابله با بی انگیزگی، داشتن شادی و نشاط است.
آیا نواختن گیتار برای شما شادی آور بود؟ آن را از محفظه غبارآلود بیرون بیاورید و به یاد داشته باشید که چه حسی دارد. آیا شما کتاب خوان مشتاقی بودید که همیشه بهترین کتابها را میخوانید؟ کتابی را انتخاب کنید و بخوانید.
از خندیدن با دوستان لذت بردی؟ شاید بهترین دوستانتان طی روزها، هفتهها یا ماهها از شما خبری نداشته باشند. وقت برقراری تماس است. لیستی از مواردی که باعث خوشحالی شما میشوند را تهیه کنید و در اطراف آنها عادتهایی ایجاد کنید. متعهد شوید که سه، چهار یا پنج کار را انجام دهید که هر روز شما را خوشحال میکند.
مقابله با بی انگیزگی با کنار آمدن
- گذشته را رها کنید. اگر میخواهید چیزی را رها کنید و همچنان شما را ناراحت میکند، شما را در گذشته نگه میدارد. احتمالاً باید احساسات باقیمانده را پردازش کنید. شما سرانجام به مرحله ای خواهید رسید که احساس کنید و باور کنید مبارزات شما پشت سر شماست. زندگی هر روز در لحظه فعلی به شما امکان میدهد گذشته را پشت سر بگذارید.
- به دوستان و خانواده خود بگویید که میخواهید زندگی خود را تغییر دهید. نه تنها مردم میخواهند به شما کمک کنند، بلکه گفتن با صدای بلند به شما کمک میکند در مقابل خود و اهداف خود پاسخگو باشید. اگر مبارزه میکنید، بگویید، “من سختی میکشم و از اینکه سعی میکنید به من کمک کنید قدردانی میکنم.
- خود را آموزش دهید. بی انگیزگی به طور مستقیم با سایر مشکلات مهم مرتبط است، از جمله مسائل اضطراب، استرس، افسردگی بالینی، برخی بیماریها و ناهنجاریهای متابولیک. توجه به این نکته مهم است که احساسات عمومی بی تفاوتی، به ویژه اگر برای مدت طولانی ادامه داشته باشند، میتوانند یکی از بزرگترین شاخصهای افسردگی بالینی باشند، که ممکن است دلیل اصلی احساسات شما باشد.
- با خود صادق باشید. درون نگری فرایند تلاش مستقیم برای دستیابی به فرایندهای داخلی خود شماست. وقتی میفهمید که چگونه و چرا نسبت به مردم و چیزهای اطراف خود واکنش نشان میدهید، در این صورت میتوانید به خود کمک کنید تا بسیاری از مبارزات شخصی را حل کنید. فقط شما میتوانید کاری را که برای یافتن پاسخ این سوالات لازم است انجام دهید. تجزیه و تحلیل ممکن است دشوار باشد، اما میتواند شما را در مسیری روشن برای تغییر قرار دهد.
- از اتصالات الکترونیکی جدا شوید. یک مرحله عالی برای کمک به شما در دور ماندن از مارپیچ عزت نفس، جدا کردن از شبکههای اجتماعی برای مدت زمان کوتاه است. لازم نیست ایران را ترک کنید اما محققان ارتباط قابل اندازه گیری بین افسردگی و کلیک کردن بر روی عکسهای تعطیلات دوست شما در شبکههای مجازی را در طول روز کشف کرده اند. هرچه بیشتر در شبکههای مجازی باشید، کمتر شاد هستید.